مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
امتحان اسکندر ارسطو مربی اسکندر بود ، پس ار آن که کاملا او را تربیت کرد و تمامی علومی که لازم بود به او یاد داد ، یک روز در مجلسی که جمعی از علما و حکما بودند از اسکند سوالاتی پرسیده شد اسکندر هم به تمام آن سوالات جواب های درست داد . ولی ارسطو به جای تحسین و تشویق او را شدیدا توبیخ و سرزنش کرده و او را به جهل و نادانی نسبت داد . اسکندر نوجوان از این عمل شدیداً ناراحت شد و از استاد خود رنجید . حضار مجلس از سرزنش های بی مورد و بی جای استاد تعجب کرده و در مقام اعتراض از او پرسیدند : که برای چه به جای تشویق از این شاگرد ممتاز با خشونت و ناسپاسی بخورد کردی ؟ ارسطو جواب داد: اسکندر کودکی است که در ناز و نعمت بزرگ شده است و درآینده ای نزدیک پادشاه خواهد شد من خواستم مزه ظلم را به او بچشانم تا بفهمد که ظلم چه قدر تلخ و ناگوار است تا وقتی که به پادشاهی رسید از ستم و بی انصافی و تضییع حقوق دیگران خود داری کند . دل مسوزان که زهر دل به خدا راهی هست هر که را هیچ به کف نیست به دل آهی هست خداوند به سوی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله ) وحی فرستاد " قل حسبی الله علیه بتوکل المتوکلون " بگو خدا مرا کافی است و همه توکل کنندگان به او اعتماد کنند (سوره زمر آیه 38) در ایه 79 سوره اسرا خداوند متعال به پیامبر (صلی الله علیه و اله ) می فرماید که : " و من اللیل فتهجد به نافله لک عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا " یا رسول الله ! پاسی از شب را به سحر خیزی بپرداز . امید است که پروردگارت تو را ذر مقامی ستوده قرار دهد ."داستان زیر نمونه ای از این عطایای الهی را به شب زنده داران نشان می دهد : باید ای دل اندكی بهتر شویم یا نه! اصلاً آدمی دیگر شویم نظرات شما عزیزان: [ پنج شنبه 8 تير 1391برچسب:حکایات , ] [ 8:3 ] [ اکبر احمدی ]
[
|
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |